من چقد بی دلیل چقد بی بدیل دلم برای تو تنگ است، برای توی ساخته شده بزرگ شده در ذهن، برای دلبر شبهای پیاده روهای رنگ و نور، برای دلبر شب های دور، من چقد دلم برای دل خوشیها و شادی های کوچک خودم تنگ شده، این روزها دارم میدوم دارم جان میدهم که خوشبختی را پیدا کنم برای لحظه ای برای ثانیه ای که زیر گوشت لب بزنم : "هنوز صبر من به قامت بلند ارزو ست" بعد تمام آرمان هایم را بگذارم بر دوش هستی بگذارم بر دست های پینه بسته مردمان خسته امیدوار و بروم.
دلبر من آدم چمدان بسته ای هستم ببینمت رفته ام،از هوش از عقل
هزار سال میان جنگل ستاره ها پی تو گشته ام
ای ,چقد ,دلبر ,های ,بی ,بسته ,دلم برای ,بگذارم بر ,من چقد ,برای دلبر ,چقد بی
درباره این سایت